ميز يلدا 91 و 92هيراد عزيز
هيـــــــــــــــــــــــــــرادم دوميـــــــــن يــــــــــــــــــــــلدا مباركــــــــــــــــــــــــــــــــ
اولین یلدا همزمان شد با تولد بابا اکبر البته از این به بعد همه یلداهایی که داریم تولد هم داریم و برای همین خیلی خوش میگذره البته يلداي سال 91 تولد تارا جون هم بود و شما پنج ماهه بودي قشنگم.
اینم از عکسهای یلدای شما در سال اول تولد که باتولد57سالگی بابایی و 11 سالگی تاراجون همراهه
اما یلدای امسال شما که سال دومه خیلی خوب بود وعمه زحمت كشيد و ميزيلدايي رو آماده كرد و شما هم از اول تا آخر دور ميز ميچرخيدي و فيض ميبردي
به محض وارد شدن به خونه شما دور ميز ميگشتي و همه چيز و چك ميكردي
و از هركدوم ميچشيدي ،قربونت برم من جيگر طلا
حين گشتن انگشتت رفت توي گلدون ،البته خودن كه نميخواستي
وروجك من ،تا همه بيان و دور هم جمع بشن شماازفرصت استفاده كردي و برنامه كودك ديدي
تيپ طوسي رو قربون ن ن ن ن ن ن ( البته كه هرچي ميپوشي بهت مياد عزيزم)
عزيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز مايـــــــــــــــــــــــــــــــي هيراد جونم م م م م م م م م م م
شام امشب رو مامان مهين آماده كرده بود كه مثل هميشه عالي بود
و البته هيرادم هم خيلي كمك كرد
بعد از شام مراسم يلدا داشتيم كه خيلي خوب بود و بهت خوش گذشت
در آخر هم بازي
وبعدش بقول عمه جيمبل شدن و رفتن به سمت خونه با مقاومت بالاي هيراد خان
البته خدا رو شكر به جاهاي باريك نرسيد و مثل يه مرد اومدي خونه و بعد از تعويض لباس رفتي تو رختخواب
فردا شب همين برنامه رو با حضور عمو اكبر داشتيم و باز هم خونه باباپرويز البته امشب ديگه خيلي وووجوجك نشدي و آقا بودي ( به ميز كاري نداشتي)
و اما شب يلداي سوم هيراد جون:
عشقم 4-10-92 هست و شما 1 سال و 4 ماه و 21 روزه شدي
امروز سالگرد پيوند عشق ما (مامان حوريه و بابا مهدي) و از همه مهمتر
كنار حاصل عشق ما ( هيــــراد جونم)
و همينطور تولد بابا اكبر
يلدا رو جشن ميگيريم.
واقعا زيباست و اينم از يلداي امشب در كنار خانواده مامی:
وقتی هیراد سر رسید
پسملی عاشق هندونه ، مخصوصاً شب یلدا
خنده هات رو قربون که اینقدر خوش میگذره بهت عزیز دلم
عاشقتیم عزیزم
کیک آدم برفیهای بابا اکبـــــــر
http://hiradjoon.niniweblog.com/post41.php